شناسهٔ خبر: 51842 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

کتاب‌سوزان از برلین تا فرانکفورت / ۳۰۰ نویسنده و ۵۴۸۵ کتاب نامطلوب و مخرب

«در جایی که کتاب‌ها را می‌سوزانند/ دیر یا زود / آدم‌ها را نیز خواهند سوزاند...» این شعری است از هاینریش هانه که در لوح یادبود میدان رومر فرانکفورت هک شده تا یاد آور جنایتی که هیتلر و حزب نازی در حق دنیای ادبیات و کتاب کردند شود. به بهانه برگزاری نمایشگاه کتاب در فرانکفورت گزارشی از تاریخ نچدان شیرین این شهر در عرصه ادبیات کردیم.

کتاب‌سوزان از برلین تا فرانکفورت / 300 نویسنده و 5485 کتاب نامطلوب و مخرب

فرهنگ امروز/ مجتبا پورمحسن: برگزاری نمایشگاه کتاب در فرانکفورت که یکی از معتبرترین نمایشگاه‌های کتاب جهان به شمار می‌رود، سابقه‌ای حدودا پانصد ساله دارد. اما سال‌ها پیش میدان رومر فرانکفورت مثل بسیاری از شهرهای آلمان شاهد یکی از تاریک‌ترین روزهای تاریخ کتاب بود.

یازدهم دی ماه سال ۱۹۳۳میلادی، زمانی که تفکر نازی‌ها هنوز در آلمان زبانه می‌کشید، گروهی از دانشجویان در سراسر آلمان کتاب‌سوزان راه انداختند و کتاب‌هایی را که زعم آن دانشجویان و اعضای حزب نازی، متعلق به «روح غیرآلمانی» بود سوزاندند. 

آن روز در جمعیت مشتاق شاهد سوزاندن کتاب‌های روشنفکران، نویسندگان و چهره‌های فرهنگی مشهور از جمله برشت، اینیشتن، فروید و توماس مان بودند. بزرگ‌ترین کتاب‌سوزی‌ها در برلین و فرانکفورت اتفاق افتاد، جایی که که حدود ۴۰ هزار نفر جمع شده

بودند که سخنان جوزف گوبلز، وزیر تبلیغات را بشنوند که می‌گفت روشنفکری یهودی مرده است و از «حق دانشجویان برای پاک کردن مخروبه‌های گذشته» دفاع کرد.

همه کتاب‌سوزی‌ها آن‌طور که اتحادیه دانشجویان آلمانی برنامه‌ریزی کرده بودند، در دهم ماه می اتفاق نیفتاد. بخشی از آن به دلیل بارندگی به تعویق افتاد. بخشی دیگر در جشن ۲۱ ژوئن، همزمان با انقلاب تابستانی انجام شد. روزنامه‌های آلمانی به طور گسترده کتاب‌سوزان در دانشگاه‌های ۳۴ شهر آلمان را به عنوان «اقدام علیه روح غیرآلمانی» پوشش خبری دادند و آن را ستودند. در بعضی شهرها، به ویژه برلین، رادیوها آهنگ‌ها و برنامه‌هایی با مضمون پیروزی پخش کردند.



در این روزها، آلمان به دست شخصی به نام آدلف هیتلر که خودآموخته بود و از دبیرستان اخراج شده بود، رهبری می‌شد. او ذاتا به شدت ضدروشنفکران بود. برای هیتلر، بیداری روح به خواب رفته آلمانی با ویژگی‌های نژادپرستانه و نظامی‌گری‌اش، بسیار مهم‌تر از اندیشه‌های سنتی دانش بود.

پیش از هیتلر، شهرهای دانشگاهی آلمان از جمله بزرگ‌ترین مراکز خلاقیت و تحقیق علمی بود. حیات فکری آلمان، تحت رهبری هیتلر، به سرعت رنگ باخت. در حقیقت، تفکر عقلانی و آگاهی عینی به عنوان سنگ بناهای تمدن غربی از سوی دانشجویان و اساتید مجذوب نازی به نام عرفان تقبیح می‌شده و حول هدف مشترکی گردهم می‌آمدند که آن پیگیری آینده پرافتخار برای آلمان.

در جریان انتخابات دانشجویی در سال ۱۹۳۱ میلادی، حدود ۴۴ درصد به اتحادیه دانشجویان آلمانی ناسیونال سوسیالیست رای داده و راه را برای پیاده‌سازی افکار ضدروشنفکری آدلف هیتلر و وزیر تبلیغاتش، جوزف گوبلز هموار کرده بودند.

حزب نازی از بحران اقتصادی کشور در سال‌های پس از جنگ جهانی اول سود برد و با پروپاگاندا شعله‌های ناسیونالیسم را شعله‌ور کرد تا به طور قانونی قدرت را به دست بیاورد.
ژانویه سال ۱۹۳۳ آدلف هیتلر در آلمان به قدرت رسید. اما او و دوستانش پیش از رسیدن به قدرت نیز قول داده بودند که ملت آلمان را از انحطاطی که در هنرها و علوم می‌دیدند، پاک کنند. اگرچه جمهوری دموکراتیک وایمار سانسور را در قانون اساسی‌اش ممنوع کرده بود، پارلمان در ۲۵ مارس ۱۹۳۰ این قانون را به نام محافظت از جمهوری بازنگری کرد. پس از آن بود که دولت حق داشت سازمان‌ها را منحل کرده و جلوی سخنرانی‌ها را بگیرد. خیلی زود حکم دیگری صادر شد که براساس آن، دولت می‌توانست انتشار کتابی را ممنوع کند و حکم دیگری به دولت اجازه داد که جلوی فعالیت نشریه‌ای را که به زعم مقامات دولتی مطالب «نادرست» منتشر می‌کردند، توقیف کنند. بنابراین آلمان در آخرین روزهای وایمار، اعتماد به نفس آزادانه خود را از دست داد و این تدابیر، در را برای اجرایی کردن آنچه نازی‌ها در سر داشتند هموار کرد.

پس از آتش گرفتن رایشس‌تاگ، ساختمان پارلمان آلمان به دست یک کمونیست در پایان فوریه ۱۹۳۳، هیتلر در سخنرانی‌اش قول داد که «نوزایی اخلاقی فراگیر» را برای محافظت از ارزش‌های ملت آلمان رهبری خواهد کرد. با این حال آن موقع هنوز درباره توقیف کتاب‌ها مردد بود. معمولا فاصله‌اش را حفظ می‌کرد و جزئیات را به دیگران می‌سپرد. اگرچه سانسور گسترده‌ای را در پیش گرفته بود. پس از آنکه طی چند ماه، دانشجویان کتاب‌سوزان راه انداختند. معمولا سازمان شبه‌نظامی جوانان هیتلری در فعالیت‌های مشابه در دانشکده‌ها و مدارس درگیر می‌شدند. 

وقتی آتش کتاب‌سوزان سرد شد، اشکال هوشمندانه‌تری از سانسور را آغاز شد، معمولا مقامات رسمی از عبارت نویسندگان و کتاب‌های «نامطلوب و مخرب» استفاده می‌کردند. به خریداران کتاب هرگز نمی‌گفتند که یک کتاب ممنوع است، تنها «از دسترس خارج می‌شد».

حکومت هیتلری ۵۴۸۵ عنوان کتاب را ممنوع اعلام کرد، هرچند مقامات محلی کتاب‌های بیشتری را مشمول ممنوعیت کردند. وزارت‌خانه جدید گوبلز از طریق دفتر ادبیات رایش، در سال‌های قبل از جنگ هر ساله به طور میانگین آثار ۳۰۰ نویسنده را ممنوع اعلام می‌کردند و پس از آغاز جنگ در سال ۱۹۳۹ این تعداد بیشتر هم شد.

آن روزها که جنون هیتلر اروپا را می‌درید، کسی فکرش را نمی‌کرد که سیاه‌ترین دوره تاریخ قرن بیستم به اراده این آلمانی رقم بخورد. اما هاینریش هاینه شاعر بزرگ آلمانی در ۱۸۲۰ پیشگویی عجیبی کرده بود که آن سروده در وسط لوحه یادبود کتاب‌سوزان آمده است:

«در جایی که کتاب‌ها را می‌سوزانند
دیر یا زود 
آدم‌ها را نیز خواهند سوزاند...»


در سال ۲۰۰۱، لوح یادبودی در رومر فرانکفورت نصب کردند تا آلمان و جهان به یاد داشته باشد، زمانی یک کشور کتاب، دانش، آگاهی و هویت را می‌سوزاند.

ایبنا

نظر شما